دانشآموخته دکترای فلسفه اسلامی دانشگاه باقرالعلوم(ع) و پژوهشگر گروه فلسفه اسلامی جامعه الزهرا(س)
چکیده
توسعهبخشی به مطالعات بروندینی در مسئله فطرت، موجب شد تا مقاله حاضر به بررسی معنویت ارائهشده در برخی دیدگاههای روانشناسی بپردازد و شاخصههای برجسته نظریه فطرت را در نگرش آنان جستجو کند. اگرچه روانشناسان، فطرت را مفهومی اعم از غریزه و شامل امور تکوینی انسان میدانند و دین را نیز گاه معادل با هرگونه معنویتگرایی دانستهاند، اما با تأمل در آرای آنان میتوان ادعا نمود که در نظرگاه ایشان، فطرت برآیندی از یک نگاه دقیق به رابطه معنویتگرایانه انسان و جهان است که حد متعالی آن، در رسیدن به خدا نُمود کامل مییابد که میتوان آن را به نوعی اشاره به مفهوم فطرت در زبان دین تلقی کرد. البته این توجه وجود دارد که مبانی روانشناسان و نیز اهداف مد نظر آنان در نظریاتشان، متفاوت از مبانی و نیز اهداف دینی است. بااینحال، به نظر نگارنده، حاصل این جستار، نگرشی نوین در مسئله فطرت و راهحل دیگری در پاسخ به شبهه انحصارگرایی فطرت در مطالعات دروندینی خواهد بود.