دیدگاه اشراقی به معنای دیدگاه قایل به نقش اشراق و افاضهی عالم بالا در هستی جهان و موجودات و نیز در معرفتیابی انسان، دیدگاه مهمی در هستیشناسی و معرفتشناسی اسلامی و غیراسلامی است. جمعی از فیلسوفان و عارفان مسلمان و غیرمسلمان، مباحث معرفتشناختی خود را حول اشراق، مطرح نمودهاند. این مقاله میکوشد با روش توصیفی _ تحلیلی و استنباطی، به تحلیل مفهوم اشراقِ شناختی و عناصر مهم آن، به منظور درک هویت این نوع اشراق (در قلمرو عقل و فوقعقل) و کشف عناصر مشترک آن در دیدگاههای اشراقی اسلامی بپردازد و به این سؤال پاسخ دهد که اشراقِ شناختی یا اشراق در حوزه شناخت، چیست و چه عناصری در آن نقش دارد. بر پایه این تحلیل، اشراق مادی و حسی، نقش زیادی در دیدگاههای اشراقی دارد و تبیین اشراق غیرمادی از رهگذر آن انجام میشود. یکی از عناصر و جنبه مشترک این دیدگاهها، محوریت نور و تابش نور، و دیگری باور به خداست که در نقش اشراقکننده قرار دارد. درباره چیستی اشراق، دو دیدگاه، قابل استخراج است: 1) اشراق، مقدمه معرفت است؛ 2) اشراق، مربوط به مرحله تحقق معرفت است. در دیدگاههای اشراقی، مسئله اصلی، ظهور نور از مراتب بالا بر پایین، و آشکار شدن معلوم (حقیقت) برای اشراقشونده (فاعل شناسا) است. این حقیقت، یا نور _ نور غیرمادی _ است یا تشبیه به نور شده و یا در اثر فعالیت نوعی نور معقول، برای انسان قابل شناخت میشود. از جملهی نتایج معرفت اشراقی، علم اشراقکننده به اشراقشونده، و علم اشراقشونده به اشراقکننده نیز میباشد.